کد خبر: ۱۰۵۱۵
۲۰ مهر ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۷

ایرج خواجوی پشتوانه هنرهای تجسمی مشهد بود

استاد ایرج خواجوی در دوران کودکی حدود سه سال نزد برخی از هنرمندان روس آموزش دیده بود. این هنرمند معلم بود و بعد از بازنشستگی به آموزش هنر‌های تجسمی مشغول شد و شاگردان زیادی در مشهد تربیت کرد.

مشهد در مهر امسال، استاد ایرج خواجوی که سال‌ها در عرصه هنر‌های تجسمی شهرمان فعال و یکی از مشوقان همیشگی جوانان بود را از دست داد. او در سال ۱۳۱۴ در قوچان به دنیا آمد و از پنج سالگی، فراگیری هنر نقاشی را آغاز کرد. این هنرمند که در دوران کودکی حدود سه سال نزد برخی از هنرمندان روس آموزش دیده بود، با اصرار پدرش نقاشی‌های برخی محله‌های دهه۱۳۲۰ مشهد را نیز نقاشی می‌کرد.

مرحوم خواجوی معلم بود و بعد از بازنشستگی به آموزش هنر‌های تجسمی مشغول شد. این هنرمند که شاگردان زیادی در مشهد تربیت کرده و آثارش در نمایشگاه‌های زیادی به نمایش گذاشته شده است، ۱۶ مهر بر اثر کهولت سن درگذشت. از این رو ما به سراغ برخی از هنرمندان و اساتید هنر‌های تجسمی مشهد رفتیم و با آن‌ها درباره مرحوم خواجوی و ویژگی‌های کاری و شخصیتی اش گفتگو کردیم.

 

پرچم دار نقاشی معاصر خراسان

غلام رضا خلیلی، هنرمند نقاش که پیشینه آشنایی اش با استاد خواجوی به دهه ۶۰ برمی گردد، یادآور می‌شود: در زمانی که من تازه فعالیت هنری ام را شروع کرده بودم، هیچ هنرستان و دانشگاه هنری در مشهد وجود نداشت، اما در همان دوران اساتید تأثیرگذاری مانند استاد خواجوی در مشهد مشغول فعالیت بودند که هنر را به شکل اصولی به علاقه‌مندان تدریس می‌کردند. درواقع در دهه ۶۰ و ۷۰ مرحوم خواجوی و اساتید دیگری، چون قدیر صباغیان توانستند جای خالی دانشگاه و هنرستان هنر را برای جوانان پر کنند.

این هنرمند ادامه می‌دهد: مرحوم خواجوی از همان زمان تا همین اواخر دست از کار نکشیدند و همواره در محافل هنری حضور فعالی داشتند، به طوری که می‌توان گفت ایشان یکی از پرچم داران نقاشی معاصر خراسان بودند که درنهایت پرچم را به دست نسل بعدی و جوان‌ها سپردند.

او با اشاره به حضور هزاران نقاش در مشهد که در مقاطع مختلف تحصیل کرده اند خاطرنشان می‌کند: بی شک یکی از کسانی که برای این اتفاق بدون هیچ چشمداشتی تلاش کرد و عمرش را گذاشت، استاد ایرج خواجوی بود.

خلیلی در ادامه خاطره‌ای از زمان آشنایی خود با مرحوم خواجوی بیان می‌کند: استاد با تمام عشق و وجودش به تدریس می‌پرداخت و به هنرجویانش اجازه می‌داد در آتلیه اش کار کنند یا اینکه حتی به خانه اش بروند. این خصوصیت را هم در مقابل همه افراد داشت، یعنی برایش تفاوتی نمی‌کرد هنرجو را بشناسد یا نه.

به گفته او خیلی از افرادی که این رفتار و اخلاق استاد را دیده اند، الان همین شیوه اخلاقی را سرلوحه کارشان قرار داده اند.

خلیلی با اشاره به رئالیستی بودن آثار استاد خواجوی یادآور می‌شود: استاد همه تکنیک‌ها را می‌شناخت و به سبک‌های مختلف اشراف کامل داشت. اما به طور کلی بیشتر آثار او رئالیستی و تحت تأثیر فضای هنر خراسان بود.

به گفته این هنرمند، آثار باقی مانده از استاد خواجوی گنجینه‌ای برای خانواده اش و نسل آینده هستند و باید حفظ شوند، چون استاد خواجوی مانند همه هنرمندان بزرگ فقط متعلق به خودش نیست، بلکه متعلق به یک جامعه است و آثارش پشتوانه‌ای فرهنگی برای این استان و شهر محسوب می‌شوند.

خلیلی همچنین پیشنهاد می‌دهد: همان طور که در کوهسنگی نگارخانه‌ای را به یاد استاد ترمه چی نام گذاری کرده ایم، می‌توانیم دیگر نگارخانه‌های دولتی، پارک‌های مرتبط با فضای فرهنگی و هنری یا حتی فرهنگ سرا‌ها را به نام دیگر اساتیدمان از جمله مرحوم خواجوی مزین کنیم. همچنین در آنجا رزومه و عکس آثار اساتید را دردسترس مردم قرار دهیم تا هرکسی مراجعه می‌کند، متوجه شود هنر‌های تجسمی مشهد و خراسان چه پشتوانه‌هایی داشته که توانسته اند چراغ خلاقیت، معرفت و هنر را روشن نگه دارند.

او همچنین با اشاره به فعال بودن استاد خواجوی تا روز‌های پایانی حیاتش، می‌گوید: استاد تا همین اواخر با همان انرژی و صداقت دوران جوانی اش برای هنرجویان وقت می‌گذاشت. او همچنین تلاش می‌کرد در همه محافل هنری خصوصی و دولتی و هرجایی که فعالیت هنری شکل می‌گیرد، حضور پیدا کند.

به گفته خلیلی، استاد خواجوی به تنهایی گنجینه‌ای از تاریخ هنر و نقاشی بود که خیلی از هنرمندان امروز خراسان و مشهد، مستقیم یا غیرمستقیم وام دار تلاشش هستند.

صریح اللهجه بود

حسین طالبی، پیشکسوت عرصه هنر‌های تجسمی و نقاشی، درباره مرحوم خواجوی می‌گوید: استاد خواجوی بعد از بازنشستگی اش از معلمی، هنر نقاشی را به طور جدی‌تر دنبال کرد. او همچنین در طی دوران فعالیت حرفه‌ای خود آثار بسیار زیبایی را به تصویر کشید که بیشترشان در فضای تاریخی و قومی هستند.

استاد تا همین اواخر با همان انرژی و صداقت دوران جوانی اش برای هنرجویان وقت می‌گذاشت

این هنرمند پیشکسوت در ادامه استاد خواجوی را انسانی وارسته و بااخلاق معرفی می‌کند که همواره به فکر جوان‌ها و راهنمایی کردن آن‌ها بوده است. طالبی یکی از صفات دیگر مرحوم خواجوی را صریح اللهجه بودنش بیان و خاطره‌ای را بازگو می‌کند: ما از سال ۱۳۷۲ اجلاسی به نام «قدیر» را به یاد استاد قدیر صباغیان راه اندازی کردیم که مرحوم خواجوی در این اجلاس همواره حضور فعالی داشتند و همیشه رک حرفشان را می‌زدند.

طالبی در بخش دیگری از صحبت هایش بر ضرورت حفظ آثار استاد خواجوی تأکید می‌کند و از نیاز مشهد به یک موزه هنر‌های معاصر می‌گوید: آثار هنرمندان نباید در تاریکی خانه‌ها بمانند و یکی یکی از بین بروند. این آثار چکیده زحمات هنرمندان در طول عمرشان هستند و گنجینه بزرگی برای هنر و فرهنگ خراسان محسوب می‌شوند، از این رو باید برای حفظ آن‌ها تلاش شود. من در هفتادوهشت سالگی ادعا دارم که اگر حمایت شوم با ارتباطی که با خانواده هنرمندان دارم می‌توانم این کار را به سرانجام برسانم و موزه هنر‌های معاصر را تأسیس کنم.

نگاه متفاوت به هنر

صالح موسویان، مجسمه ساز و نقاش، درباره ارتباط خود با مرحوم ایرج خواجوی می‌گوید: نگاه استاد خواجوی به هنر، یکی از دلایل نزدیکی من به این هنرمند بود. چون من جدای از تکنیک‌های هنری 
به دنبال اندیشه بودم و تا حدودی استاد خواجوی می‌توانستند در این قضیه کمکم کنند. از سوی دیگر اینکه هر دو اهل قوچان بودیم نیز باعث شد تا چند سالی را در کنار هم سپری کنیم.

او به تجربه تدریس استاد خواجوی در مدرسه ششم بهمن قوچان به عنوان معلم هنر اشاره می‌کند و یادآور می‌شود: اجداد مرحوم خواجوی بعد از اتفاقات شوروی از آذربایجان به سمت خراسان مهاجرت و درنهایت قوچان را برای زندگی انتخاب کردند. درواقع علاقه به مفاخر و تاریخ آنجا را در دغدغه‌ها و اندیشه‌های ایشان می‌شد دید، برای مثال استاد، بابک خرمدین را بسیار دوست داشت که نقاشی اش را هم کشید.

به گفته این هنرمند، استاد خواجوی در طول حیاتش برخی از آثار خود را به ارگان‌های مختلف اهدا کرد که از میان آن‌ها می‌توان به اهدای اثری به موزه در دست ساخت آستان قدس رضوی در قوچان اشاره کرد.

او با ابراز ناراحتی برای از بین رفتن برخی آثار استاد خواجوی خاطرنشان می‌کند: امیدوارم آثاری که از استاد باقی مانده حفظ شود و ما شاهد اتفاقی که پیش‌تر برای آثار مرحوم ترمه چی افتاد، نباشیم.
موسویان یادآور می‌شود: متأسفانه در خراسان، محلی برای نگهداری آثار هنرمندان حوزه هنر‌های تجسمی وجود ندارد، اما الان فرصت مناسبی است که به این موضوع توجه و موزه هنر‌های معاصر در خراسان تأسیس شود.

 

وداع با استاد ایرج خواجوی از اساتید هنر‌های تجسمی مشهد و پشتوانه فرهنگی شهر

 

فردی پویا در عرصه هنر‌های تجسمی

محسن اسدی از هنرمندان فعال در حوزه نقاشی و کاریکاتور، اولین دیدارش با استاد خواجوی را این گونه توصیف می‌کند: اولین ملاقات من با استاد به حدود سال ۱۳۸۳ برمی گردد، زمانی که ایشان به جد پیگیر تأسیس شرکت تعاونی هنرمندان بودند و بسیار تلاش می‌کردند تا بتوانند یک سری رفاهیات را از طریق شرکت تعاونی برای هنرمندان تأمین کنند.

او ادامه می‌دهد: خاطره خوب دیگری که از ایشان دارم به اختتامیه جشنواره «راه روشن» برمی گردد. ایشان در این مراسم اثر نفر اول آقای عزیزی از اراک را که دیدند بسیار تحت تأثیر قرار گرفتند و یکی از آثار اورجینال خودشان را به این دوست بزرگوار هدیه دادند.

اسدی در پایان صحبت هایش استاد خواجوی را فردی مهربان و خوش برخورد توصیف می‌کند که همواره در عرصه فعالیت‌های هنر‌های تجسمی مشهد پویا بوده است.

توجه به هویت و فرهنگ ایرانی

امیرمهدی وثوق، هنرمند مجسمه ساز، نیز درباره سبک و تکنیک استاد خواجوی که به عنوان یک هنرمند تأثیرگذار در عرصه هنر‌های تجسمی مشهد شناخته می‌شود، می‌گوید: استاد خواجوی با استفاده از تکنیک‌های نوین و مواد مختلف، آثار خاص و متمایزی در طول حیاتش خلق کرد. او به خوبی از عناصر سنتی نقاشی ایرانی بهره می‌گرفت و آن‌ها را با رویکرد‌های مدرن ترکیب می‌کرد.

به گفته او در آثار استاد خواجوی به مسائل اجتماعی، هویت و فرهنگ ایرانی توجه ویژه‌ای شده است. وثوق درباره تأثیر مرحوم خواجوی بر هنرمندان جوان نیز بیان می‌کند: استاد خواجوی به عنوان یک مربی و الگو برای هنرمندان جوان عمل می‌کرد و با برگزاری کارگاه‌ها و نمایشگاه ها، دانش و مهارت‌های آن‌ها را گسترش می‌داد. به طور کلی، او نه تنها به عنوان یک هنرمند، بلکه به عنوان یک شخصیت فرهنگی و اجتماعی در هنر مشهد شناخته می‌شود.


* این گزارش پنج‌شنبه ۱۹ مهرماه ۱۴۰۳ در شماره ۴۳۳۰ روزنامه شهرآرا صفحه هنر چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44